ارسال شده در 17ام تیر, 1396 توسط أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ در بدون موضوع, روایتهای مادرانه
دال دوست داشتن داشتم با خودم کلنجار می رفتم که صدای ویبره گوشی ام را شنیدم، (( الو سلام)) ((سلام خواهر روبروی ضریح امام رضا هستم سلامی به آقا بده)) دلم شکست و سلام دادم و حسرت زیارتش را خوردم. اواخر ماه رمضان که خانواده ام را افطار دعوت کرده بودم خواهرم… بیشتر »