ارسال شده در 2ام اردیبهشت, 1398 توسط أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَىٰ در بدون موضوع, روایتهای دخترانه, تجربه زیسته
#به_قلم_خودم #کوثرنتیممن یک کوثرنتی هستم نشستهام پشت لپتاپ و رواق را بالا و پایین می کنم، صدای قطرات بارانی که به شیشه میخورد را گوش میدهم. چند روزی بود که میخواستم از کوثرنت بنویسم، اما ذهن و دستم یاریام نمیکردند.اما امشب دیگر به بهانهی صدای با… بیشتر »