تجربه نگاری محرم " کالسکه"
دفترچه ای تهیه کردم و وسایل مورد نیاز را یادداشت کردم. اولین چیزی که یادداشت کردم یک کالسکه بود. سال اولی که قصد سفر داشتم تجربهام کمتر بود و یک کالسکه کوچک تهیه کردم تا در پیاده روی دست و پایم را نگیرد. اما در هنگام پیاده روی، آنچه که حدس میزدم اشتباه از آب در آمد و کالسکه کوچک در راه اذیتم کرد. پس یک کالسکه معمولی و راحت با خودتان ببرید. من در سفر دومم کالسکه را از نجف اطراف قبرستان وادی السلام تهیه کردم.
دومین چیز، برای کسانی که کودک همراه خود دارند یک فلاکس کوچک است که اگر کودک گرسنهاش شد و به خوراکی دسترسی نداشتید، برایش سرلاک درست کنید.
سومین چیز، یک کوله پشتی مناسب است. تا حد امکان کولهتان را سنگین نکنید، زیرا در هنگام پیاده روی، کوله پشتی سنگین، شما را از پا در می آورد و هل دادن کالسکه در مسیرهای طولانی و حتی بدون یک مرد شمارا خسته میکند.
همراهان من، مادر، خواهر و برادرم بودند. مسئولیت همه چیز، در هرزمان، با خودم بود و فقط در زمان خستگی برادر و خواهرم کمکم میکردند. سعی کنید در این سفر خودتان را از لحاظ روحی قوی کنید تا خستگی، لذت سفرتان را کم نکند.
ادامه دارد…
پ ن: کالسکه سمت راست همان کالسکه کوچکی است که سال اول برای دخترم تهیه کردم. همه چیزش خوب بود جز دسته کوتاهش و 3 چرخه بودنش. همه توی راه از فسقلی بودن کالسکه و دخترم خوششان می امد و عکس می گرفتند. در عکس سمت راست دخترم 9ماهه و در سمت چپ دخترم 1 سال و 9ماهه است.
قسمت دوم
✍به قلم: سیده مهتا میراحمدی
فرم در حال بارگذاری ...