پیراهن یوسف
به هر گلفروشی که رسیدم، سراغ گلِ نرگس را گرفتم. هربار یک جمله را شنیدم “هنوز نیومده”
مولای من! فصل آمدنت کِی میرسد؟ دلها بیقرارند و چشمها برای آمدنت به انتظار نشستهاند. دلمان برای دیدن گل نرگس لک زده است.
مولای من! اربعین جد غریبت نزدیک است .همه قدم در جاده میگذارند و ذکر لبانشان “اللهم عجل لولیک الفرج ” است. همچون کبوتران، آزاد و رها گشتهاند. هوا و هوس را به کنار زدهاند. نگاهشان فقطوفقط به بهشت بینالحرمین دوخته شده است.
مولای من! کاش حوالیِ این روزهای دلگیر بانگ ” اناالمهدیت” گوشها را نوازش دهد و چشمهای کور و نابینا را با پیراهن یوسفوارت بینا کنی.
#به_قلم_خودم
فرم در حال بارگذاری ...