چراغی در تاریکی روشن کنیم
مجازآباد، همانقدر که آسیب دارد، حُسن هم دارد.
به تازگی با صفحه اینستاگرام و کانال تلگرامی روحانیای آشنا شدهام که کارهایش سر ذوقم میآورد. فقط این هم نیست. با خواندنش انگار فرو میروم در سرزمین قصهها. قصهی مردی که بیادعا روستا به روستا میرود و برای بچهها داستان میخواند. به همین سادگی و به همین دلچسبی. آقای آذری بیادعاست. ضرورت کار با بچهها و برانگیختن تفکر در آنان را درک کرده و سادگی کار، باعث بیانگیزگی و نامیدیاش نشده. خودش میگوید همیشه پشت ماشیناش حداقل دویست عنوان کتاب قصه، مداد رنگی، بازی فکری، چسب و … دارد!
کتابهایی که انتخاب میکند تا آنجایی که من دیدم بسیار کاربردی و جذاباند.
آخ که چقدر دلم میخواست شرایط انجام چنین کاری را داشتم. تمام تجربه من از کتاب و داستانخوانی برای بچهها محدود میشود به چند جلسه شرکت کردن در کلاس پسربچههای ابتدایی که بسیار هم خوش میگذشت، داستانهای فکری دکتر خسرونژاد را برایشان میخواندم و در کلاس قطاربازی میکردیم.
این روزها ولی نهایت آرمانم این است که خونسردیام را در برابر کسرای دو ساله حفظ کنم وقتی که از کتابخانهام بالا میرود، آناکارنینا و شیاطین و برادران کارامازوف را که از همه سنگینترند پرت میکند گوشه اتاق و قاه قاه میخندد. امیدوارم این مواجههاش با کتاب کمکم عمیقتر شود.
القصه به کانال تلگرام و پیچ اینستاگرام آقای آذری سربزنید. هم روحتان شاد میشود. هم با کتابهای کاربردی برای کودکان آشنا میشوید و چم و خم قصه خواندن برای کودکان را یاد میگیرید.
لینک کانال تلگرامی آقای آذری?
https://telegram.me/joinchat/Bzj9kz7uR4-8TajFhgaXsA
فرم در حال بارگذاری ...