#به_قلم_خودم درسي از زندگی دوازده سال زندگیمان مثل برق وباد گذشت.حالا که تب وتاب دختر دایی جانم برای گرفتن جهیزیه آنچنانی وبرگزاری مراسم عروسی اش را می بینم، به خاطرم آمدكه بامراسم عقدی ساده جهیزیه ای اندک و بدون هیچ ریخت و پاشی زندگي مشتركم را آغاز… بیشتر »