همه چیز همین‌جاست

  • خانه
  • « داستان درها.
  • ماجرای شهید گمنام روستا »

#بهترین_ماه_رمضان_من

ارسال شده در 6ام خرداد, 1397 توسط جوانه در ماه رمضان
#بهترین_ماه_رمضان_من

بسم الله

#به_قلم_خودم

#بهترین_ماه_رمضان_من

چندسالی است که همسایه‌ای داریم که از نظر اقتصادی اوضاع زیاد مناسبی ندارند اما با این وصف خیلی چیزها را به شخصه از این خانواده یاد گرفته‌ام، با اینکه خودشان به زور اموراتشان را می‌گذرانند، اما همیشه به قول معروف “دستشان به خیر می‌رود"، اما ماجرای پارسال ماه رمضان دخترشان برای من تلنگری بود.

پارسال برای اولین بار قرار بود در مراسم ختم قرآن روزانه، یکی از قاریان مراسم باشم، روز دوم ماه مبارک به دختر همسایه که هم سن و سال خودم است ، پیشنهاد دادم همراه من بیاید، او نیز مانند کسی که از قبل منتظر این پیشنهاد باشد با کلی ذوق پذیرفت. صبح ها تا حدود ۱۲ اداره بود، بعد پیش من می‌آمد و در ختم قرآن اداره ما که حدود ۶ خانم بودیم شرکت می‌کرد و از آنجا به خانه بر‌می‌گشتیم و حدود ساعت ۱۶:۳۰ هر دو برای ختمی که با هم قرار گذاشته بودیم می‌رفتیم، اما چیزی که عجیب بود این بنده خدا اصرار داشت تمام مسیر رفت وبرگشت را پیاده بیاید، در صورت خنک بودن هوا می‌شد پای علاقه به پیاده روی گذاشت، اما ساعت ۲ و ۴ و نیم بعداز ظهر با آن گرمای طاقت فرسای پارسال برایم جای سوال شده بود.

بعد از دو-سه روز، یک روز بعد از ظهر دیدم که حال مناسبی ندارد ولی باز اصرار به برگشت پیاده دارد، با هم برگشتیم ولی با زور ذکر و صلوات خودم را نگه داشتم که روزه‌ام را نشکنم.

ظهر باز با آن حالش درخواست کرد که پیاده برگردیم، این بار کوتاه نیامدم، تا بالاخره فهمیدم برای تردد مشکل هزینه کرایه را دارد و در اداره هم نیروی افتخاری است و آخر ماه هزینه‌ای را به عنوان دهان شیرینی به او می‌دهند که تا نیمه ماه هم با قناعت می‌رسد، خانواده‌شان هم شخصیتی داشتند که اصلا مشکلاتشان را بروز نمی‌دادند، هر قدر سعی کردم سربسته راضیش کنم تا به جایی برای کمک معرفیشان کنم فایده‌ای نداشت، با خودم گفتم : “حالا که او قبول نمی‌کند از این امتیاز استفاده کند، تو که می توانی از امتیاز او استفاده کنی!!” از روز بعد همراه او شدم و تمام مسیرها را با هم پیاده می رفتیم ، اما تحمل آن شرایط برای من خیلی سخت بود و برخی روزها غسل‌های مستحبی بجا می‌آوردم که بدنم تا زمان افطار تاب بیاورد ولی او هر روز و هر روز این کارش شده بود بدون اینکه خم به ابرو بیاورد.”

با خودم گفتم:"روزه رمضان برای این است که حال اینطور افراد درک شود اما آیا واقعا درک می کنیم؟!افرادی که نه در ماه مبارک که بقیه سال هم تقریبا روزه هستند، اما ما آدم‌های امروزی که سفره سحر و افطارمان اینقدر خوش آب و رنگ است آیا حال چنین افرادی را درک می کنیم؟! بعید می دانم!! از چند ساعت مانده به افطار و شام به فکر سفره افطار هستیم و اینکه با چه تزیینی زیباترش کنیم!!

 آیا تا به حال به فکر سفره افطار همسایه هم بوده‌ایم؟! شاید حداکثر فکرمان زمان پخت نذری‌هایمان باشد که ظرفی هم برای آنان کنار می گذاریم…..

یا شاید هم برخی به همین حد هم بیاد نباشند….

نذری فقط سفره‌ای پهن کردن و طعام دادن نیست، گاهی یک دستگیری از یک خانواده ثوابی هزاران برابر سفره‌ای را دارد که در جمع میهمانانش کمتر نیازمندی به چشم می خورد

گاهی……”

 

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: simorgh [بازدید کننده]

simorgh
5 stars

سلام خدا قوت.
خدارو شکر تلنگر خوبی بود.
ممنون.

1397/03/08 @ 14:55

نظر از:  
  • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
  • تازه های کوثر

سلام
خیلی خوبه
تصمیم داریم در وبلاگ, تابستان کلاس آموزش نویسندگی برگزار کنیم
اگه دوست داشتین شرکت کنید.
http://kosar-esfahan.kowsarblog.ir/

1397/03/08 @ 12:46

نظر از: اله صوفی [بازدید کننده]

اله صوفی
5 stars

سلام خواهر جان طاعات و عباداتتون مقبول درگاه حق
ان شاءالله که خدا براشون گشایشی حاصل کنه.

1397/03/08 @ 12:04


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

همه چیز همین‌جاست،

همه چین همین جاست روایت هایی از زندگی و روزمره‌های زنان طلبه

موضوعات

  • همه
  • اولين روزه من٫
  • ايرانگردي
  • بدون موضوع
  • تجربه زیسته
  • تجربه نگاری اربعین
  • تنها دلخوشی
  • تور گردشگری
  • جادوی قلم
  • خاطرات تبلیغی
  • خانم معلم
  • داستانک
  • دختران جمعه
  • دل نوشتـــه
  • روایت‌های دخترانه
  • روایت‌های مادرانه
  • روایت‌های همسرانه
  • روزنگار
  • عکس‌نوشته
  • فراخوان بازآفرینی محتوای دینی
  • ماه رمضان
  • مناسبت‌ها
  • نقد فیلم
  • نهی از منکر غیر مستقیم
  • کتابخوانی

آخرین مطالب

  • من شلختم؟
  • تربیت در عصر دیجیتال
  • جادوی قلم
  • یک خاطره برای تمام عمرم
  • خانه رویایی 
  • خدایا مرا پاک بپذیر
  • یادش بخیر 
  • بهترین کتابی که در 1402 خواندم
  • دروغ‌های دم افطار
  • من و آشپزی‌های خانم‌کاپوچینو
  • دنیای سجاده سبز‌ها قشنگه...
  • خط خطی های ذهن یک مادر
  • ایا من مادر خوبی هستم؟
  • حاضری ثواب بچه‌داریت رو بهم بدی؟
  • چرا بانوان محجبه حضور کمرنگی در مجموعه‌های ورزشی دارند؟
  • قانون آزادگی با داشتن حجاب 
  • دیوار کوتاه تر از آخوند
  • خدا
  • بفرمایید بهشت 
  • معرفی کتاب « سقای آب و ادب »

پیوند ها

  • کافه دنج
  • عشق فقط یک کلام حسین علیه السلام
  • بانک سوالات و جزوات حوزه علمیه خواهران
  • پاییز
  • بهار سمنان
  • دیروزانه
  • صهباء
  • گهر عمر
  • چهل تکه
  • وبلاگ من
  • سیب ترش
  • نوک مدادی
  • حرف نخست

کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان • تماس