زیر سقف دودی
«زیر سقف دودی» پوران درخشنده دردناک بود.
داستان طلاق عاطفی، داستان رابطهی خارج از ازدواج مرد، تنهایی و بیاعتمادبهنفسی رقتبار زن، داستان جوانی که از رابطه و محبت بین والدیناش هیچ خاطرهای نداشت.
دردناکتر اینکه با تمام انصاف و بیطرفیای که سعی شده بود رعایت شود، باز هم همهچیز بر سر زن داستان کوبیده شد. که به خودش نرسیده بود، وقف کودکش شده بود، حرفش را نزده بود، سنتی و خجالتی بود و به قول روانشناس فیلم، نمیتوانست درباره زنانهترین بخش جسم و روحش دو خط حرف بزند!
نقش مردها چیست؟
اگر زنی دچار تمام اینها شد، مرد خانه حق دارد برود و یک رابطهی دلچسب پنهانی را شروع کند؟
پس جایگاه همراهی، همسری، همنفسی و وفاداری کجاست؟
زن باید همیشه به همهی ابعاد وجودی خود و همسرش برسد، خانهدار و عاقل و عاشق و مهربان و چه و چه باشد تا خیانت نبیند. همین؟
متأسفانه جامعه برای وفاداری تره هم خرد نمیکند و هر روز مجوز تازهای برا خیانت صادر میشود…
احسنت
نظر از: باد صبا [بازدید کننده]
به نکته خوبی توجه کردید
فرم در حال بارگذاری ...