ماسکِ برعکس
تلخی طعمیست، که این روزها زیر زبان خیلیها جا خوش کرده و چهرههاشان را در همکشیدهاست.
دلشان میخواهد رهایش کنند اما نمیشود. مگر نه اینکه جوهرهی مرد به کار کردناست. مردهایی کنج خانه جوهره از دست داده تلخی را به جان خریدهاند. سنگینی نگاه اهالی خانه مکرر تلخشان میکند. دستهایشان با دلهره سمت جیب دراز میشود. ترس از اینکه تهماندههای جیبشان کفاف نان شب را میدهد یا نه؟ سفرههای خانه را مادر با تدبیرش رنگارنگ میانداخت، این روزها او هم کم آوردهاست.
بیکاری، فشار اقتصادی، گرانی چیزهایی که دوشادوش کرونا میتازند. بعضیها انگار ماسک را روی چشمهایشان گذاشتهاند و واقعیت را نمیبینند، همان صورتهایی که با سیلی سرخ مانده و دارد کبود میشود.
فرم در حال بارگذاری ...