#مهمان_امام
یا ایها السطان ابالحسن……
سلام باز در به در شب شدم اقا نیازم هوای حرم است .پیاده قدم برمی دارم به سمت بست نواب صفوی خاطره انگیزترین مسیر تا رسیدن به تو…..
و طعم دونات تازه ای که خوردنش عادت هر باره شده، به راستی هر چه که نام تو را بگیرد جور دیگریست
اندک اندک نزدیک می شوم به ورودی خواهران پرده را کنار میزنم لبخند دلنشین خادمت که میگوید :بفرمایید التماس دعا .
با اذن دخول اجازه دادی وارد شوم .
من میهمان منتظر حضور صاحب خانه ام . مسیر را بلدم ، رواق دار الحجه باب ورود صحن انقلاب را با سرعت قدم بر میدارم حالا با جرعه ابی از سقا خانه پذیرایی میکنی ،تا خستگی از جانم برود. حالا میگویی بنشین رو برویم از احوالت چه خبر درد دل کن .
اما درد و دلم زیاد است نمی توانم همان گوشه دنج مان می ایستم فقط نگاه و نگاه و باز هم نگاه ….
که دخترم صدا میزند این سوال را چطور حل کنم ؟همه چیز خراب شد حسم رفت .
چرا اجازه ندارم حتی خیالی هم که شده در حرمت بگردم ؟! باور کن هرروز خودم را در ان مکان میبینم تا به واقعیت مبدل شود .
نظر از: نجمه بهشتی [بازدید کننده]
سلام بسیار عالی
خواهر سری هم به وبلاگ ما بزن
http://masood12.kowsarblog.ir
نظر از: قمری نوحه سرا [عضو]
سلام خانم
خیلی زیبا مینویسی کاش ما هم بتونیم این طوری بنویسیم
یه جورایی تجسم خلاق رو به تصویر میکشی و این خیلی برای حال آدمهای این زمونه لازمه.
براتون آرزوی موفقیت میکنم
نظر از: کوثر شکیب انصاری [بازدید کننده]
سلام ، بسیار زیبا نوشتید، امیدوارم همیشه موفق و پیروز باشید
نظر از: زفاک [عضو]
سلام
“نگاه و نگاه و باز هم نگاه”
چیزی که در زیارت انگار آدم را سیر نمیکنه
انشاءالله به زودی زیارت آقا نصیبتون بشه..
نظر از: سليمي بني [عضو]
عالی بود
سلام علیکم
زیارت قبول.
هر که شد مَحرَمِ دل، در حرم یار بماند وآن که این کار ندانست، در انکار بماند
فرم در حال بارگذاری ...