تجربه نگاری اربعین مرز و خروج از کشور
روز موعود فرارسید. 10 روز قبل از اربعین حسینی، از کرج به سمت مرز مهران راه افتادیم. سال اول با ماشین شخصی و سال دوم با اتوبوس به مرز رفتیم. مسیر و رفت و آمدها بدون هیچ مشکلی بود. نزدیک مرز به خاطر پارکینگ ها ترافیک ایجاد شده بود اما باز با این حال سخت نبود. شب را در مرز مهران چادر زدیم ک استراحت کردیم. آب و هوای آنجا بعد از نماز مغرب خنک میشود. اگر کودک همراهتان است لباس گرم دم دستتان باشد.
صبح زود بعد نماز به سمت گیتهای بازرسی راه افتادیم. از همان میدان اصلی اتوبوسهایی تعبیه شده است تا زوار را به سمت ورودی هدایت کنند. هزینه اتوبوس رایگان نیست و باید کرایه پرداخت کنید. تا جایی که در یادم است 2 سال پیش 1500 یا 2000 تومان نفری کرایه دادیم. این مسیر تنها اتوبوس اجازه رفت و آمد دارد.
در مرز، تعداد زیادی موکب وجود داشت که از زائران پذیرایی میکردند. ازدحام و جمعیت قابل کنترل بود و اصلا من و همراهانم، با اینکه کودک همراه خود داشتیم نه با نامحرمی برخورد کردیم و نه در صفهای طولانی ایستادیم. همه مسیر با داربست جدا شده و به راحتی قابل حرکت است. فقط محافظان و ماموران به ترتیب مردم را هدایت میکنند.
قبل از رسیدن به گیتهای اصلی عراق، گذرنامهها چندباری چک میشود. گذرنامهی هرکس باید دست خودش باشد.
بعد از گذاشتن از گیتهای بازرسی عراق و خوردن مهر ورود به عراق، یک چند متری تا گاراژِ ماشینها باید پیادهروی کرد. در گاراژ، ون و اتومبیلهای مختلفی، به تعداد زیادی موجود است. ماشین برای نجف، کاظمبن، سامرا و حتی کربلا. قیمت هرکدام نسبت به مسافت متفاوت است.
ما خودمان همیشه قبل از ورود به نجف به کاظمین میرویم. همانجا یک ون کرایه کردیم و به سمت کاظمین حرکت کردیم حدود 5 تا 7 ساعت در راه بودیم. در بغداد و اطراف حرم کاظمین ترافیک بود. و مجبور شدیم چند متری پیادهروی کنیم. در تمام مسیر موکبهای مختلفی وجود دارد و از میهمانان پذیرایی میکنند.
ادامه دارد…
قسمت چهار
به قلم: سیده مهتا میراحمدی
پ ن عکس: این موکب در مسیر کاظمین بود. موکب حضرت ام البنین. بسیار مهماننواز بودند. غذا رو خوردیم و برگشتیم توی ماشین. اقایی که دعوت میکرد و به زوار خوشامد میگفت اصرار داشت ما چند ساعتی بمونیم و استراحت کنیم. توی موکب زنها همه امور رو رسیدگی میکردند. و موکب در رفت و آمد زوار بود. اصلا خلوت نمیشد. گروه به گروه زوار مس امدند و پذیرایی میکردند. پای دخترم هم توی عکس دیدید؟؟
فرم در حال بارگذاری ...