جناب آقاي حجت الاسلام والمسلمين سيد.........
جناب آقاي حجت الاسلام والمسلمين سيد………
و القابي ديگر كه مردم خطابت ميكنند و يا شايد هم آيت الله كه آرزويش را داري.
براي من همان آقاسيد،طلبه پايه ششم هستي، زماني كه به خواستگاري ام آمدي به اصرار مادرم روبرويت نشستم.
ولي همين كه سخن را آغاز كردي انگار با دلم پاي منبرت نشستم و همه چيزم را به تو باختم.
ساعت ها حرف زدي، از مشكلات زندگي با تو، از كمي شهريه واينكه فعلاً شغلي نداري، سختي هاي سفر تبليغي و… ميخواستي جاي هيچ حرفي باقي نماند، اماديگر برايم مهم نبود.
انگار هماني بودي كه سالها منتظرش بودم و من عروس خانه ات شدم.
تو صاحب لباس پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم ) شدي و من هم مصداق نساء النبي.
هميشه حواست هست، تامباد آن روزي كه حرمت لباس را ناديده بگيري و ضربه به اسلام بزني.
من هم تلاش كرده ام، تا همراه خوبي برايت باشم و در مسير عقب نمانم.
راستش را بخواهي گاهي از سختي ها كلافه ميشوم اما همين كه از در خانه مي آيي همه چيز را فراموش ميكنم.
دلخوشم به خنده هاي از ته دلم كه بعد از حرفهاي شيرينت، بازيهاي دونفره و هر كاري كه ميكني تا گره دلم را به دلت قرص و محكمتر كني.
قد و قامتت در لباس روحانيت چه برازنده است. بستن عمامه ي 12چين را به لطف حضورت خوب ياد گرفتم، اما ازاين كه توفيق شستن عبا و قبا را ازمن گرفتي تا خسته نشوم و آن را به خشكشويي محل سپردي از تو دلگير هستم.
زير سايه ات بودن را دوست دارم.
با افتخار همسرم طلبه است.
به قلم:#بهاره_شيرخاني
نظر از: مستاجر خدا:) [عضو]
خیلی قشنگ بود
ان شاءالله 10000000 سال کنار هم خوب خوش باشید
http://blogroga.kowsarblog.ir/
خوشحال میشم به وبلاگم سربزنید
فرم در حال بارگذاری ...