اندر احوالات عروج انسانی کامل
شب موعود فرا رسید. فاصلهی ضربت خوردن تا وفات، از شگفتانگیزترین دورههای زندگی حضرت علی علیه السلام است. مواجههی مرگ با شریفترین و کاملترین انسان؛
-"قسم به پروردگار کعبه که رستگار شدم؛ به شهادت نائل شدم و شهادت برایم رستگاری است".
اینجاست که شگفتی و معجزهای انسانی ظاهر میشود. زمانی که کاسهای شیر برای مولی میآورند. مقداری را مینوشند و میفرمایند:” باقی این را به این مرد بدهید تا بنوشد و گرسنه نماند. مدارای با اسیر و رفتارشان با دشمن حد اعلای مردانگی و انسانیّت است.
ساعت به ساعت حالشان وخیمتر میشد. فرزندان و اصحاب ناراحتند و دور بستر گریه و ناله میکنند ولی میبینند لبهایشان خندان و شکفتهتر میشود و میفرمایند:"به خدا قسم آنچه بر من وارد شده چیزی نیست که برایم ناپسند باشد. شهادت در راه خدا آرزویم بوده و برای من چه از این بهتر که در حال عبادت شهید شوم". حتی در این لحظات هم از زبانشان دُرّ حکمت،موعظه و پند میریزد. نکتهای نگفته باقی نمیماند، حالشان که بیشتر منقلب میشود، عرق به پیشانی مقدسشان مینشیند و توجهشان را از مخاطبان برمیدارند، اما حواسها به ایشان جمع است که صدا بلند میکنند و شهادتین میخوانند.
در نیمههای شب بیستویک رمضان، همانند عاشقی که معشوق رسیده و در شب ظلمانی دنیا به نور تمام رسیده است، آغوش گشودند و به سوی عالم بالا پرواز کردند.
فرم در حال بارگذاری ...