“ارمیا” رمانی جذاب و پر کشش، از رضا امیرخانی است در حوزهی ادبیات داستانی دفاع مقدس که به زندگی یک دانشجوی مهندسی و تک فرزند، از یک خانواده ی ثروتمند تهرانیِ بالاشهری به اسم ارمیا میپردازد.
ارمیا به جبهه میرود و با مصطفی، رزمندهی هم سن و سال و تهرانی اما جنوب شهری و نسبتا فقیر، آشنا، دوست، رفیق و بسیار مأنوس میشود.
ارمیا عارف مسلک است و مخاطب هر آن، انتظار شهادتش را میکشد اما همان اوایل کتاب و اواخر جنگ مصطفی، شهید، و مسیر زندگی ارمیا بکل عوض میشود.
جنگ تمام میشود اما برای ارمیا زندگی، دیگر مثل سابق نیست. این موضوع به تنهایی درد کمی نیست اما برخوردهای توهین آمیز و زخم زبانهای مردمی که بچه های جنگ را درک نمیکنند و همه چیز را از زوایه نگاه مادیات میبینند زندگی را برای ارمیا دردناکتر و پیچیدهتر میکند.
ماجراهای ریز و درشت، اتفاقات تلخ و شیرین و خاطرات جبهه که مرتب مرور میشود؛ داستان زیبای ارمیا را پیش میبرد و خواننده را مشتاقانه با خود همراه میکند. پیشنهاد میکنم مطالعه ی این کتاب خوب را از دست ندهید.